به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
یکی بود یکی نبود، یک آقایی در سال 92 وقتی متوجه شد که مرحوم هاشمی رفسنجانی از سوی شورای نگهبان، برای انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شده و امکان پیروزیش در انتخابات، با حمایت آن مرحوم دور از ذهن نیست، از غربزدگی و لیبرال بودن خود پرده برداشت و در تبلیغات انتخاباتی آمریکا را کدخدای خود دانست و گفت: «بنده معتقدم، مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها به دنبال "آقا اجازه" از آمریکا هستند. ... آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است.»
سوژه این داستان که سالیان متمادی از کلمه دکتر! برای خود استفاده نامشروع کرده و مرحوم رفسنجانی هم در خاطرات جنگی و بعد از جنگ، او را به دروغ، دکتر معرفی کرده، در تبلیغات انتخاباتی و بعد از آن، فاتحه توان هسته ای کشور را خواند و گفت: «سانتریفیوژ باید بچرخد، چرخ اقتصاد و زندگی مردم هم باید بچرخد ...آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست»
این آقا بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 92 هوایی شد و در آغاز مذاکرات هسته ای بر خلاف امنیت ملی کشور خزانه کشور را خالی و ایران را محتاج بیگانگان در شروع مذاکرات هسته ای معرفی و حتی آب خوردن مردم را هم به لغو تحریمهای آمریکا گره زد و گفت: «تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید. تا مسئله محیط زیست حل شود. تا اشتغال جوانان حل شود. تا صنعت جامعه حل شود. تا آب خوردن مردم حل شود. تا منابع آبی زیاد شود. تا بانکهای ما احیا شود.»
با اجرا کامل برجام از سوی ایران، شخصیت لیبرال ایرانی، وقتی با ریشخند و بدعهدی کدخدا روبرو شد، ناله و شکایت از کدخدا را به نزد خانم موگرینی که از نوکران کدخدا است برد! و از اتحادیه اروپا(سگان حلقه به گوش آمریکا) استمداد طلبید و پس از قولهای آبکی آنها، (همانند قول آقای جان کری) خود و مذاکره کنندگان با آمریکا را دیوانه نامید و کدخدای دیروز را استکبار خواند و گفت: «امروز آمریکاییها به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام مذاکره میدهند؛ مگر دیوانه شدند، که با شما مذاکره کنند»
مدت کوتاهی از خوشبینی و اعتماد شخصیت رؤیا پرداز و دیوانه ی داستان ما نگذشته بود، که رئیس جمهور فرانسه که به قول ترامپ مشغول دوشیدن ایران است، خواستار مذاکره در خصوص توان موشکی ایران شد و گفت:«فرانسه راهبردی را اتخاذ خواهد کرد که به تکمیل توافقنامه هسته ای، که ما خواستار حفظ آن هستیم، می انجامد، این راهبرد با آغاز مذاکرات درباره موشک های بالستیک ایران، راهبرد منطقه ای این کشور و تلاش برای همراه کردن هر چه بیشتر شرکا با مواضع ما، عملی خواهد شد.»
البته سخنان شخصیت لیبرال و دیوانه قصه ما دارای ابهامات فراوانی است، زیرا او همچنان با نیم نگاهی به کدخدای دیروز خود می گوید: «یک کسی عهدی میبندد و میگوید پای پیمان خودم تا آخر ایستادهام و به آن عمل میکنم و جایزه من این است که راجع به موضوع دیگر گفتوگو کنیم. این حالا قابل بحث است.»
مردم ایران که بیش از 4 سال، به وعده های شخصیت هپروتی این قصه اعتماد کردند، آیا یقه ی خوش باورران هپروتی را نخواهند گرفت؟ آیا از مکافات عمل ضد امنیتی آنها بر علیه کشور عزیزمان، چشم پوشی خواهند کرد؟!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]